آرشیو آذر ماه 1395

مدافعان حرم

modafehaneharam

۲۵۵ بازديد

 

راهبرد آمريكا براي فشار از طريق برجام

چند صباحي است كه آمريكايي‌ها با استفاده از برجام تلاش مي‌كنند برخي سناريوهاي خود در قبال ايران را تحت قيد «مشروعيت تحريم هاي جديد» و التزام ايران به آنچه «تهران طبق اين سند پذيرفته است» پيش برند. سواي از گفته‌هاي خلاف واقع آن‌ها پيش از مذاكرات (كه در نامه‌نگاري‌ها و پيغام‌هاي خود به رهبر انقلاب در خصوص برچيده شدن تحريم‌ها در صورت مذاكره بيان مي‌كردند)، و سواي از فريبكاري‌هايي كه حين مذاكرات داشتند و به انحاء مختلف تلاش مي‌كردند كه مسير مذاكرات را به بيراهه بكشانند، بعد از توافق برجام نيز آنها نقض‌عهد كرده و به تعهداتي كه خود آن‌ها را پذيرفته و امضا كرده بودند، پايبند نماندند.

البته دليل آن نيز مشخص است. اساسا آمريكايي‌ها بناي تعديل سياست‌هاي تحريمي خود عليه ايران را نداشته و ندارند. براي آمريكايي‌ها كه يك عمر با سياست تحريم‌ها تلاش داشته‌اند ايران را به اصطلاح «مهار» كنند، برچيده شدن تحريم‌ها، نه تنها مقبول نبوده بلكه نقض غرض هميشگي آن‌ها يعني دكترين «مهار ايران» است.
 
* مسئله‌ي مشروعيت تحريم‌هاي جديد
البته پيش از روي كار آمدن اوباما، آمريكايي‌ها و به‌طور خاص جمهوري‌خواهان اين استنباط را نداشتند كه تحريم به‌عنوان يكي از بهترين ابزار آمريكا عليه ايران محسوب مي‌شود و از اين‌رو گزينه‌هاي ديگري را آزمون كردند. اما در زمان اوباما سياست تحريم‌ها عليه ايران به طور جدي‌تري و به تعبير خودشان «تحريم‌هاي فلج‌كننده عليه ايران» پيگيري شد۱ و۲ و۳، موضوعي كه علي‌الظاهر اقتصاد ايران را هدف گرفته بود و باطنا با اين قصد انجام شد كه اصول و سياست‌هاي كلي ايران را تحت‌الشعاع قرار دهد.۴ بنابراين آمريكايي‌ها به هيچ‌وجه خواهان از بين رفتن چارچوب تحريم‌هاي خود عليه ايران نبوده‌اند.

اساسا آمريكايي‌ها بناي تعديل سياست‌هاي تحريمي خود عليه ايران را نداشته و ندارند. براي آمريكايي‌ها كه يك عمر با سياست تحريم‌ها تلاش داشته‌اند ايران را به اصطلاح «مهار» كنند، برچيده شدن تحريم‌ها، نه تنها مقبول نبوده بلكه نقض غرض هميشگي آن‌ها يعني دكترين «مهار ايران» است.


اگر به مصاديق زير دقت كنيد يك گزاره‌ي محوري در آن مشاهده مي‌شود كه آمريكايي‌ها آن را معيار بقاي تحريم‌ها قلمداد مي‌كنند، و آن اين است كه «آمريكا تحريم‌هاي خود عليه ايران در مسائل حقوق بشر و مسائل حمايت از تروريسم را رها نخواهد كرد و حتي آن‌ها را توسعه نيز خواهد داد.»۵ و۶ و۷ و۸  در همان حين مذاكرات و توافق نيز مقامات آمريكايي‌ اين گزاره را به انحاء مختلف بيان كردند. جك لو، وزير خزانه‌داري آمريكا در اين‌باره گفت: «حفظ معماري تحريم‌ها در حين فراهم آوردن تخفيف از طريق معافيت‌هاي تحريمي، شرط دوم ما (يعني برخورداري از توانايي بازگرداندن تحريم‌ها در صورت عدم پايبندي ايران به تعهداتش) را تقويت مي‌كند.»۹ كريس بك ماير، معاون هماهنگ‌كننده‌ي سياست تحريم‌هاي وزارت خزانه‌داري آمريكا نيز به صراحت گفت: «با توافق هسته‌اي همه‌ي تحريم‌هاي ما عليه ايران برداشته نخواهد شد. تحريم‌هايي وجود دارد كه به‌علت حمايت ايران از تروريسم اعمال شده است. اين تحريم‌ها به قوت خود باقي خواهند ماند. تحريم‌هاي مربوط به نقض حقوق بشر در ايران نيز همچنان باقي خواهند ماند. تحريم‌هايي وجود دارد كه به حمايت ايران از رژيم بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه، مربوط است و اين تحريم‌ها نيز باقي خواهند ماند.»۱۰

از اين زاويه، آمريكايي‌ها حتي از برجام به‌عنوان سكويي براي مشروعيت‌دادن به تحريم‌هاي خود عليه ايران استفاده كرده‌اند. نمونه‌ي بارز آن در سخنان تام مالينوفسكي، مشاور وزيرخارجه‌ي در امور دموكراسي، حقوق بشر و كار آمريكا قابل مشاهده است: «تحريم‌هاي تحميل شده عليه ايران در پاسخ به تجاوزات اين كشور به حقوق بشر بي‌توجه به توافق منعقد شده ايران و شش كشور ديگر باقي خواهد ماند.»۱۱ موضوع «بي‌توجه به توافق هسته‌اي بين ايران و غرب» دقيقا آن «مشروعيت» نامشروعي است كه آمريكايي‌ها ادعا مي‌كنند به‌واسطه‌ي برجام آن را تحصيل كرده‌اند. استدلال آن‌ها نيز اين است، آنچه توافق در خصوص آن سكوت كرده، «مشروعيت دارد.» مالينوفسكي اينگونه اين سياست دولت آمريكا را بيان مي دارد كه «بي‌توجه به نتيجه گفت‌وگوهاي ايران، ما در حال ادامه دادن ايستادگي در مسئله‌ي حقوق بشر در ايران هستيم. اگر هر تحريمي به‌واسطه‌ي توافق از بين برود، تحريم‌هاي حقوق بشر باقي خواهند ماند.»۱۲
 
* تفسير پذيري برجام به عنوان نقطه‌ي فشار بر ايران
يكي از پيامدهاي شتاب‌زدگي و عجله در امضاي توافق، غفلت از جزئياتي است كه اتفاقا مي‌تواند در فرايند اجراي يك توافق‌نامه نقش كليدي داشته باشد. عدم جزئي‌نگري در متن برجام نيز موجب شد كه امكان تفسيرپذيري به‌عنوان نقطه‌ضعفي در گفت‌وگوها و بعد از آن در متن توافق خود را نشان دهد. يك نمونه آن اظهاراتي شبيه «عدم التزام ايران به روح برجام» توسط رئيس‌جمهور آمريكا بود. به‌صورت بديهي مسئله‌اي به‌نام «روح برجام» در هيچ‌كجاي اين سند قيد نشد و طبيعي هم بود كه قيد نشود، اما آمريكايي‌ها آن را دستاويزي براي تمديد تحريم‌هاي سابق  و غيرهسته اي خود عليه ايران كردند.

مجموعه طرح | «تاييد مشروط برجام»
باراك اوباما در حاشيه‌ي نشست امنيت هسته‌اي واشنگتن، با بيان موضوع هراس شركت‌هاي بين‌المللي براي ورود به ايران، مسئله‌ي التزام به روح توافق را براي اولين بار اينگونه بيان كرد: «من هميشه گفته‌ام كه نمي‌توانم قول بدهم كه ايران از فرصت فراهم شده در اين رهگذر براي ورود مجدد به جامعه‌ي بين‌الملل استفاده كند. ايران تاكنون متن توافق را رعايت كرده است، اما روح توافق، مستلزم اين است كه ايران به جامعه‌ي جهاني و شركت‌ها سيگنال‌هايي بفرستد مبني بر اينكه اقدام به انجام طيفي از اقدامات تحريك‌آميزي كه شركت‌ها را هراسان مي‌كند، نخواهد كرد.»۱۳ باج‌خواهي‌هاي موشكي و مسائل منطقه‌اي نيز در همين چارچوب مي‌گنجد.

از سويي ديگر، مقامات آمريكايي با علم به تأثيرپذيري رفتار برخي از نخبگان و سياسيون داخل كشور، نسبت به وضع و تشديد تحريم‌ها با جديت بيشتري رفتار كردند. به‌عبارتي در اين طرف، وقتي آمريكايي‌ها با پيام‌هاي مطلوب خود در خصوص تأثيرگذاري تحريم‌ها مواجه شدند، طبيعتا سبب شد تا آن‌ها براي وضع تحريم‌هاي جديد عليه ايران و البته سخت‌تر از قبل متقاعد شوند. اوباما حتي در پاسخ به گروه تندرويي كه به سياست بازداشتن ايران از توسعه صنعت هسته‌اي از طريق اقدام نظامي معتقد بودند، اينگونه اظهارات برخي از مقامات داخلي ايران -كه براي توجيه نواقص و معايب، تحريم‌ها را به‌عنوان عامل ناكارآمدي اقتصادي قلمداد مي‌كردند- را يادآوري مي‌كرد و اين گروه را متقاعد كرد كه سياست تحريم‌ها پاسخ مثبت داده است. اوباما پس از قرائت بيانيه‌ي‌ پاياني مذاكرات هسته‌اي ايران در لوزان سوييس، در ۱۴ فروردين ۱۳۹۴ در رابطه با مذاكرات هسته‌اي با ايران تصريح كرد: «ما جهان را براي اعمال شديدترين تحريم‌ها در تاريخ متحد كرديم؛ تحريم‌هايي كه تأثير چشم‌گيري بر اقتصاد ايران گذاشت. البته تحريم‌ها به‌تنهايي نمي‌توانست برنامه‌ي هسته‌اي ايران را متوقف كند اما به بازگشت ايران به ميز مذاكره كمك كرد.»۱۴
 
* فشار از طريق پيوستن ايران به نهادهاي بين‌المللي اقتصاد
يكي از موضوعات ديگري كه در يكي دو سال اخير و با به سرانجام رسيدن مذاكرات هسته‌اي بسيار پر رنگ بوده است، «پيوست اقتصاد كشور به برجام»، به‌منظور تغيير رفتار و تغيير سيرت جمهوري اسلامي بوده است. جند ماه پيش، استفان مول، مسئول اجراي برجام در آمريكا، در جلسه استماع كميته‌ي بانك‌داري سنا صراحتا به اين مسأله اشاره كرد و گفت: «ايران براي اينكه به طور كامل از فرصت‌هاي اقتصادي ايجاد شده (در توافق هسته‌اي) بهره‌مند شود، بايد مسائل داخلي‌اش را كه در تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي در سطح بين‌المللي اثرگذار است، حل كند. اين مسائل شامل عدم وجود شفافيت در بخش‌هاي مالي و تجاري، همچنين اقدامات تحريك‌آميز مانند آزمايش مكرر موشك‌هاي باليستيك، حمايت دولتي از تروريسم و بازداشت اتباع داراي تابعيت مضاعف مي‌شود.» دنيس راس كه از سوي اوباما به‌عنوان هماهنگ‌كننده‌ي امور مناسبات آمريكا و ايران منصوب شده ‌است نيز در اين‌باره اذعان كرد: «ايرانيان احتمالا مي‌خواهند با ايجاد اصلاحات، گشايش اقتصادي ايجاد كنند اما چيزي كه از هنگام امضاي توافق هسته‌اي مشخص شده اين است كه به لحاظ فرهنگي و اجتماعي تقريبا هيچ‌‌چيز تغيير نكرده است. ضمن اينكه احتمال ندارد اين موارد و سياست‌هاي كلي‌تر ايران به اين زودي‌ها تغيير يابند. براي حركت به جلو، اگر ما بخواهيم شاهد تغييرات مطلوب‌تر در داخل ايران و سياست‌هاي كمتر تهاجمي در منطقه باشيم، مي‌بايست همان منطقي را كه براي كشاندن اين كشور به پاي ميز مذاكرات استفاده كرديم، اعمال كنيم: كاري كنيم كه ايران براي رفتارهاي بدش در منطقه بهاي سنگيني پرداخت كند»

آمريكايي‌ها سعي مي‌كنند، توسعه‌ي اقتصادي ايران را در گرو ملحق شدن به سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي اقتصادي معنا كنند. اين موضوع سبب شده است تا به نوعي ديگر به ايران فشار آورده شود، چراكه از نظر غرب در صورتي نظام اقتصادي ايران مي‌تواند در چارچوب مطمح نظر اين سازمان‌ها قرار گيرد و متعاقبا از تسهيلات آن‌ها بهره مند شود كه ايران دست به «تعديل ساختاري» بزند.



آمريكايي‌ها سعي مي‌كنند، توسعه‌ي اقتصادي ايران را در گرو ملحق شدن به سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي اقتصادي (به‌طور دقيق سازمان‌هاي مطمح نظر اجماع واشنگتن، سازمان تجارت جهاني، صندوق بين‌المللي پول و به‌طور كلي سيستم برتوون وودز) معنا كنند. اين موضوع سبب شده است تا به نوعي ديگر به ايران فشار آورده شود، چراكه از نظر غرب و سازمان‌هاي اقتصادي فوق‌الاشاره، در صورتي نظام اقتصادي ايران مي‌تواند در چارچوب مطمح نظر اين سازمان‌ها قرار گيرد و متعاقبا از تسهيلات آن‌ها بهره مند شود كه ايران دست به «تعديل ساختاري» بزند. موضوع «تعديل ساختاري» نيز به قدري موسع است كه حتي ممكن است برخي سؤالات سازمان تجارت جهاني مربوط به نظام قضايي و فرآيندهاي دادرسي كشور را شامل شود.
 
* فرجام سخن
آنگونه كه مسئولين امر گفته بودند قرار بود مطابق سند برجام، تحريم‌هاي آمريكا و غرب عليه ايران لغو شود و به تبع آن، مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم حل شود. اما نه تنها تحريم‌ها عليه ايران لغو نشده است، كه ماهيت جديد هم به خود گرفته است. مشكلات اقتصادي كشور نيز همچنان به قوت خود باقي است. شايد به‌همين دليل بود كه رهبر انقلاب، در فراز پاياني «سند صيانت»، صراحتا به همين موضوع اشاره كرده و فرمودند: «همان‌طور كه در جلسات متعدّد به آن‌جناب و ديگر مسئولان دولتي يادآور شده و در جلسات عمومي به مردم عزيزمان گوشزد كرده‌ام، رفع تحريمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ايران كار لازمي است، ليكن گشايش اقتصادي و بهبود معيشت و رفع معضلات كنوني جز با جدّي گرفتن و پيگيري همه‌‌جانبه‌ي اقتصاد مقاومتي ميسّر نخواهد شـد. اميد است كه مراقبت شود كه اين مقصود با جدّيّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقويت توليد ملّي توجّه ويژه صورت گيرد و نيز مراقبت فرماييد كه وضعيّت پس از برداشته شدن تحريمها، به واردات بي‌رويّه نينجامد، و بخصوص از وارد كردن هرگونه مواد مصرفي از آمريكا جدّاً پرهيز شود.»

modafehaneharam

۲۵۰ بازديد


????متن شبهه:

 " لطفا اين مطلب را بخوانيد ومنطقي برداشت كنيد "
اگر در سالهاي جنگ كسي به يك ايراني ميگفت روزي ميرسد شما براي نظافت خيابان هاي عراق همديگر را هل مي دهيد و مي خواهيد اين افتخار به شما برسد،حتي اگر به جرم ستون پنجم عراق دستگير نميشد، ممكن بود با شعارهاي كوبنده جنگ جنگ تا پيروزي، مرگ بر صدام ضد اسلام، راه قدس از كربلا مي گذرد روبرو شود........

هيچ رژيمي نمي تواند بدون حمايت مردمش هشت سال بجنگد و نبايد ترديد كرد كه مردم عراق صدام را در جنگ عليه ايران پشتيباني كردند. از نجف و كربلا گرفته تا بصره و بغداد.....
روي صحبت من با آن آدم احمقي است كه پرچم ايران و عراق را بهم گره زده و در خيابان هاي عراق مي گرداند!!

جنگي بي تعارف، خونين و خسارت بار كه هر خانواده ايراني از آن هنوز زخمي به تن يا دل دارد. عراقي ها نه فقط بمباران شيميايي كردند بلكه به زنان و دختران زخمي ايراني در خرمشهر تجاوز كردند، جنازه دختر ايراني را لخت كردند و در كنار رودخانه اروند به نمايش گذاشتند و رقص و پايكوبي كردند و در سوسنگرد هم دختران دبيرستاني را به يغما بردند كه فقط خدا ميداند اكنون آن دختران كجا هستند و به چه سرنوشتي گرفتار شدند.(خلاصه شده)


????پاسخ شبهه:
 
1⃣ما با عراق جنگ نكرديم بلكه از سرزمين خودمان دفاع كرديم وهر ملت غيرتمندي كه به كشورش حمله شود دفاع خواهد كرد حتي اگر به قيمت ميليون ها كشته و مجروح و معلول باشد.
اينكه نويسنده اين متن، الان به فكر دريافت غرامت از عراق افتاده (ان هم در زماني كه دولت جديد عراق، براي پرداخت غرامت اعلام امادگي كرده است) چند سوال را به ذهن ميرساند:

️ 1.چرا فقط براي دريافت غرامت از عراق اشك تمساح مي ريزد، حال انكه ايرانيان هنوز از انگليسي ها و روسها و امريكايي ها، غرامت جنگ جهاني اول و دوم را هم نگرفته اند. (در جنگ جهاني اول، بيش از نصف مردم ايران در اثر قحطي هاي ساختگي انگليسي ها جان دادند و در جنگ دوم، تمامي زيرساختهاي كشور براي چندين سال در خدمت متفقين قرار گرفت و هزاران تن از ايرانيان در اثر حملات مستقيم يا قحطي ها جان سپردند)

2.چرا نويسنده از دريافت غرامت از چپاول منابع و اموال ايران در عصر   محمدرضاشاه توسط امريكا و مصادره حسابهاي بلوكه شده ايران پس از انقلاب، به جرم انقلاب كردن، سخن نمي گويد؟ غرامت هاي گزافي كه هر يك چندين برابر غرامت جنگ تحميلي است!
 هر انسان خردمندي درك مي كند كه حمايت ايران از محور مقاومت، هم از بعد ️انساني است، هم ️اسلامي و هم ️ملي.
و حتي اگر نه با ملاك انسانيت، و نه با ملاك مسلماني،اين حمايتها را نسنجد، با يك دودوتا چهارتاي عقلي، بايد بفهمد كه اين ملتها، عمق استراتژيك ايران هستند و سپر بلاي ما در برابر دشمن وهابي و صهيونيستي.
كه اگر در آنجا براي ما نجنگند، بايد مثل 8 سال جنگ در خرمشهر و دزفول و اصفهان و تهران، با دشمن مان بجنگيم.انها با دشمنان ما مي جنگند تا نويسنده، در اتاق گرم و نرم خود، زير سايه امنيت جمهوري اسلامي، اراجيف بنويسد.
ما شيعيان يك امت واحدي هستيم كه در مقابل دشمنان مستكبر وقدرتمند بايد به فكر مصالح همديگر باشيم .

2⃣بسياري از عراقيهاي ناراضي خود را تسليم ما كرده و داوطلبانه همراه با مجاهدان عراقي، تيپ "بدر" را عليه رژيم بعث ايجاد و به نفع ايران به ميدان رفته و شهيد شدند

3⃣مسايل اعتقادي و مذهبي هر كشور و مليت براي آن ملت مهم و ارزشي هست،
ضمن اينكه اماكن مقدس مانند مكه و يا عتبات عاليات متعلق به كل مسلمين و شيعيان هست، تنها متعلق براي مسلمين و شيعيان همان كشور نيست.
اگر هزينه ي بابت بازسازي حرمين ميشود در واقع اين رفاه و تامين امكانات شامل  زائرين خود ما هم ميشود.
هزينه ها غالبا از طريق نذوراتي هست كه عاشقان ائمه با رضايت و ميل خود به اين اماكن هديه ميكنند،پس نيازي نيست شما حرص جيب كساني رو بخوريد كه خودشان با رضايت و جان و دل اين نذورات را اهدا ميكنند.
و اگر دولت اسلامي نيز كمك به اين اماكن كنند باز جز وظايف يك دولت اسلامي ست كه براي حفظ شعائر دينيش عمل كند.
اگر ده هزار نفر در بازسازي حرمين مشغول كار هستند،اين امر خود باعث خرسنديست.
كه باعث اشتغال زايي شده و باز پول آن در جيب ايرانيان رفته است.
شما كه دولت ومردم عراق را قاتل پدرانمان ميدانيد آيا واقعا آنقدر فاقد درك سياسي هستيد كه نميتوانيد فرق بين دولت فعلي عراق و صدام را بفهميد؟يا حساب حزب بعث را از مردم عراق جدا كنيد؟؟!شما كه اينقدر به فكر قربانيان جنگ هستيد چرا اين نفرت را نثار مسبب وارباب  اصلي صدام يعني آمريكا   نميكنيد؟

منبع:فرقان سايبري

نشر اين پيام صدقه جاريه است.

???? ???? ???? ???? ???? ???? ???? ????
نشر مطلب با ذكر منبع بلامانع و نشانه پايبندي به اخلاق اسلامي است

khamenei

۲۵۳ بازديد

????پيام رهبر انقلاب اسلامي در پي حوادث دردناك شهادت زائران در عراق و تصادف قطار؛
???? دغدغه حل ريشه‌اي اين مصائب دردناك بايد اولويت مسئولان باشد

????متن پيام رهبر انقلاب اسلامي به اين شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
▪️حادثه‌ي تلخ و اندوهبار شهادت دهها نفر از زوّار ايراني و غير ايراني حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام در عراق و نيز حادثه‌ي دردناك تصادف قطار كه به جان‌باختن و آسيب‌ديدگي جمعي از مسافران و زوّار حضرت ابي‌الحسن‌الرضا عليه‌السلام انجاميد، اينجانب را همچون ديگر هم‌ميهنان و خانواده‌هاي عزادار، مصيبت‌زده كرد.
▫️در حادثه‌ي اول، گروههاي جنايتكار و شقاوت‌بار تكفيري كه راه‌پيمائي عظيم اربعين و امنيت بي‌نظير زائران حسيني، چشم آنان را كور و توطئه‌هاي خباثت‌آلود آنان را خنثي كرده است، به انتقام بزدلانه و فجيع دست زدند و بار ديگر چهره‌ي خبيث و مَنيّت پليد خود را به همه نشان دادند. از مناطق ديگر جهان همچون نيجريه و پاكستان و افغانستان نيز خبرهاي تلخ و تكان‌دهنده از جنايات هم‌مسلكان آنها مي‌رسد و خطر جريان تكفيري و دولت‌هاي حامي آنان را بار ديگر به همه‌ي مسلمانان و دلسوزان گوشزد مي‌كند.
▪️در حادثه‌ي دوم نيز #قصور يا تقصير و #بي‌تدبيري دست‌اندركاران خانواده‌هائي را داغدار كرد و موجب جان‌باختن و آسيب‌ديدگي جمعي از مردم عزيزمان شد.
▫️اينجانب ضمن طلب رحمت و مغفرت الهي براي درگذشتگان و دعا براي شفاي آسيب‌ديدگان و عرض تسليت به خانواده‌هاي آنان، از مسئولان و دست‌اندركاران در هر دو بخش داخلي و خارجي مي‌خواهم كه از اين حوادث دردناك به آساني عبور نكنند و دغدغه‌ي حلّ ريشه‌ئي اين مصائب و امثال آن از مسائل مردم را در صدر اولويت‌هاي خود قرار دهند و اكنون نيز همه‌ي تلاش خود را براي علاج مصدومان و انتقال جان‌باختگان و كاستن از مصائب داغداران به كار برند.

سيّد علي خامنه‌اي
۶ آذر ۱۳۹۵

☑️مطالب‌درباره‌رهبرانقلاب

modafehaneharam