mazhabi

مدافعان حرم

mazhabi

۲۷۳ بازديد

پنج نشانه از برتري نظم منطقه‌اي ايران بر آمريكا

آمريكا براي منطقه‌ي غرب آسيا نقشه داشت... وزيرخارجه‌ي آمريكا آن روز آمد گفت كه «ما ميخواهيم يك خاورميانه‌ي بزرگ درست كنيم»... خاورميانه‌ي بزرگ يعني يك منطقه‌اي از حدود پاكستان تا مديترانه... آمريكا براي همه‌ي اين منطقه يك نقشه‌ي كلّي كشيده بود كه همه‌ي اينها را با محوريّت اسرائيل توي مشت نگه‌دارد؛ خاورميانه‌ي بزرگ يعني اين. امروز وضع اين خاورميانه‌ي بزرگِ آن وزيرخارجه -كه بيچاره يك خانمي هم بود كه اين حرف را زد- به جايي رسيده كه اينها در قضيّه‌ي سوريه مانده‌اند، در قضيّه‌ي عراق مانده‌اند، در قضيّه‌ي لبنان مانده‌اند، در قضيّه‌ي شمال آفريقا مانده‌اند، در قضيّه‌ي ليبي پا در گِل مانده‌اند، در قضيّه‌ي يمن خودشان را وارد قضيّه كرده‌اند [امّا] مانده‌اند؛ اين وضع سياسي بين‌المللي آمريكا است.(۱۳۹۵/۰۸/۱۲)

تحولات جهان عرب كه از سال ۲۰۱۱ شروع شد، ضربه‌ي شديدي بر نظم آمريكايي حاكم بر منطقه وارد كرد. در اين دوران، بازيگران منطقه‌اي بعد از مدت‌ها به‌دنبال تغيير نظم حاكم و پيگيري نظم مورد نظر خود بودند. در واقع تا اوايل سال ۲۰۰۰ ميلادي، آمريكا نظم مورد نظر خود را در منطقه به‌خوبي به اجرا گذاشته بود، اما در اين سال اولين ضربه‌ي جدي به اين نظم وارد شد و نظاميان رژيم صهيونيستي كه با حمايت آمريكا در جنوب لبنان بودند، مجبور شدند اين منطقه را ترك كنند و به اين صورت اولين شكست آمريكا رقم خورد. پس از اين شكست، شكست‌هاي بعدي در عراق و افغانستان نيز رقم خورد. در سال ۲۰۰۶ نيز حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳روزه موفق شد استراتژي آمريكا در منطقه را شكست دهد. نهايتاً با شروع موج بيداري اسلامي در سال ۲۰۱۱ روند شكست‌هاي آمريكا در منطقه تسريع شد.

اما در مقابل نظم مورد نظر آمريكا، نظم ايران قرار دارد كه مبتني بر تقويت محور مقاومت و امنيت منطقه‌اي است. ايران در يك دهه‌ي اخير به‌دنبال برقراري نوعي نظم منطقه‌اي است كه در آن به‌جاي آنكه بازيگران فرامنطقه‌اي محور باشند، كشورهاي منطقه با همكاري يكديگر امنيت در منطقه را ايجاد مي‌كنند. استراتژي ايران در اين سال‌ها همواره حمايت از ملت‌هاي منطقه و مخالفت با دخالت در امور داخلي كشورهاي ديگر بوده است. با شروع بيداري اسلامي در منطقه، نظم مورد نظر ايران نيز شكل جديدي به خود گرفت. در واقع بيداري اسلامي باعث تغيير ژئوپليتيك منطقه‌اي شد و نوعي جديد از بازيگران را در منطقه مطرح كرد. بنابراين آمريكا كه نظم مورد نظر ايران را رقيب اصلي خود ديد، با خلق چندين بحران سعي كرد تا از پيروزي نظم مبتني بر نظام‌هاي مردم‌سالار جمهوري اسلامي جلوگيري كند. براي اين منظور، آمريكا در چهار كشور عراق، سوريه، يمن و لبنان به‌طور خاص برنامه‌ي راهبردي داشت، اما نتيجه آن‌گونه كه اتاق‌فكرهاي آمريكا پيش‌بيني كرده بودند، رقم نخورد.

* جنگ عراق و سوريه
آمريكا به‌همراه برخي كشورهاي منطقه‌اي كه مجريان نظم مورد نظر آمريكا در جهان اسلام هستند، سعي كردند دو كشور عراق و سوريه را كه در استراتژي‌هاي منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران جايگاه ويژه‌اي دارند، مورد هدف قرار دهند. سوريه در سال‌هاي متوالي از سويي همچون خاكريزي گسترده در مقابل تجاوزات صهيونيست‌ها پايداري كرده است تا مانع گسترش خطر اسرائيل شود و از سوي ديگر، مسيري امن و كانالي مطمئن براي حمايت و پشتيباني از حزب‌الله لبنان و حماس و جهاد و ساير گروهاي فلسطيني بوده است. به همين دليل است كه سيد حسن نصرالله مي‌گويد: «اگر سوريه سقوط كند، مقاومت محاصره خواهد شد و اسرائيل به لبنان خواهد آمد و همه‌ي دستاوردهاي مقاومت از بين خواهد رفت. سوريه كمر مقاومت است و مقاومت نمي‌تواند همين‌طور تماشاچي باشد و ببيند كه اين كمر شكسته مي‌شود.»۱

هدف آمريكا اين بود كه با بركناري دولت سوريه، ايران را تحت فشار قرار دهد و نظم منطقه‌اي مورد نظر خود را بر همه‌ي كشورها تحميل كند. اما ورود مقاومت لبنان و نيروهاي مستشاري ايران به سوريه باعث شده است كه تروريست‌ها اكنون در دو شهر حلب و رقه، تحت محاصره‌ي شديد ارتش سوريه قرار بگيرند و آمريكا مجبور به آمدن پاي ميز مذاكره شود


اما مقاومت گسترده‌ي مردم دو كشور باعث شد تا در هر دو كشور نقشه‌هاي دشمنان شكست بخورد. در واقع هدف آمريكا اين بود كه با بركناري دولت سوريه، ايران را تحت فشار قرار دهد و نظم منطقه‌اي مورد نظر خود را بر همه‌ي كشورها تحميل كند. اما ورود مقاومت لبنان و نيروهاي مستشاري ايران به سوريه باعث شده است كه تروريست‌ها اكنون در دو شهر حلب و رقه، تحت محاصره‌ي شديد ارتش سوريه قرار بگيرند و آمريكا مجبور به آمدن پاي ميز مذاكره شود؛ آن‌هم با قبول برخي از شروطي كه جمهوري اسلامي براي اين مذاكرات تعيين كرده است.

* جنگ يمن و شكست عربستان
جايگاه استراتژيك يمن و تسلط اين كشور بر تنگه‌ي استراتژيك باب‌المندب باعث شد تا آمريكا اين كشور را به‌دليل منافع رژيم صهيونيستي، مورد فشار قرار دهد. مجموعه جزاير يمن كه در مالكيت جغرافيايي و قلمرويي يمن است، يكي از دلايل توجه غرب و اسرائيل به يمن است. بني گانتس، رئيس سابق ستاد كل ارتش رژيم صهيونيستي، گفته است: «باب‌المندب و مسيرهاي دريانوردي از برنامه‌ي هسته‌اي ايران براي اسرائيل نگران‌كننده‌تر هستند.» وي با اين جمله نگراني رژيم صهيونيستي را از وجود كشوري قوي و مستقل كه اداره‌ي اين گذرگاه مهم را در دست داشته باشد و نيز تهديدات مستقيمي كه براي اين كشور دارد، نشان داد.۲ پس از فرار منصور هادي رئيس‌جمهور مستعفي يمن و ورود انصارالله به صنعا، آمريكا، عربستان و رژيم صهيونيستي به‌شدت نگران روي كار آمدن يك دولت مستقل در يمن شدند كه منافع آن‌ها را با تهديد مواجه خواهد كرد. ازاين‌رو از فروردين ۹۴ به اين كشور حمله كردند و به‌دنبال پيروزي سريع و برق‌آسا بودند. اما پس از هجده ماه نه‌تنها هيچ پيروزي‌اي به دست نيامده، بلكه مرزهاي جنوبي عربستان نيز با تهديد انقلابيون يمن مواجه شده است. در اينجا نيز آمريكا نگران نفوذ ايران بود؛ چرا كه نيروهاي انصارالله همواره خود را بخشي از محور مقاومت و دنباله‌ي حزب‌الله لبنان معرفي كرده بودند. روزنامه‌ي «نيويورك‌تايمز» چاپ آمريكا با انتشار گزارشي در مورد وضعيت يمن اعلام كرد پيروزي حوثي‌ها در يمن به‌نوعي پيروزي ايران عليه آل‌سعود است. اين روزنامه در ادامه‌ي گزارش خود افزود: آل‌سعود بداند كه ايران اكنون به قدرتي عظيم در خاورميانه تبديل شده است. عربستان ديگر نمي‌تواند ليدر جهان اسلام باشد. روزنامه‌ي «نيويورك‌تايمز» تأكيد كرد اكنون ايران مي‌تواند ليدر جهان اسلام باشد. اگر رهبري جهان اسلام به دست ايران بيفتد، بي‌شك تهديدي براي اسرائيل خواهد بود.۳

ناصر قنديل، تحليلگر و كارشناس برجسته‌ي مسائل لبنان و منطقه، اعلام حمايت سعد الحريري از نامزدي ميشل عون در انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور را موفقيتي بزرگ براي حزب‌الله دانست و تأكيد كرد كه اين موفقيت را بايد همسنگ پيروزي حزب‌الله در جنگ ۳۳روزه با رژيم اشغالگر اسرائيل در جولاي ۲۰۰۶ ميلادي تلقي كرد.


* تنش در روابط مصر و عربستان
مصر و عربستان كه هر دو از متحدان آمريكا محسوب مي‌شوند، در ماه‌هاي اخير وارد نوعي تنش شده‌اند. عربستان براي سقوط محمد مرسي در مصر، ميلياردها دلار هزينه كرد تا نظاميان به رهبري عبدالفتاح السيسي را به قدرت برساند و براي تثبيت جايگاه السيسي نيز هزينه‌هاي زيادي كرد. هرچند السيسي با اعلام موافقت خود با توافقنامه‌ي تيران و صنافير وفاداري خود را به رياض اعلام كرد، اما ديري نپاييد كه معادلات طور ديگري رقم خورد و كنفرانس گروزني كه با شركت علماي مصري انجام گرفت، تير خلاص را به روابط رياض و قاهره زد؛ چراكه در اين كنفرانس، وهابيت را به‌عنوان فرقه‌اي خارج از اهل سنت تعريف و آن را عامل تفرقه در جهان اسلام معرفي كردند. اما اين پايان ماجرا نبود. مصر از پيش‌نويس قطعنامه‌ي روسيه درخصوص سوريه حمايت كرد؛ پيش‌نويسي كه حكومت آل‌سعود از مخالفان سرسخت آن بود. عبدالله المعلمي، نماينده‌ي عربستان در سازمان ملل، اعلام كرد كه رأي مثبت مصر به پيش‌نويس طرح روسيه، براي آل‌سعود «دردناك» بود. اين اقدام قاهره سبب شد شركت ملي نفت عربستان ارسال هفت‌صد هزار تن محصولات نفتي به مصر را در ماه جاري ميلادي متوقف كند. مصر يكي از حاميان دولت سوريه بوده و در ماه‌هاي اخير مخالفت خود را با سياست‌هاي غرب و عربستان در سوريه اعلام كرده است. در سوريه موضع مصر بسيار به ايران نزديك شده است و كارشناسان نويد گشايش در روابط دو كشور را داده‌اند. در واقع عربستان تلاش‌هاي زيادي كرد تا با كمك‌هاي ميلياردي به مصر، اين كشور را با خود در پرونده‌هاي مهم منطقه‌اي همراه كند، اما مصر نه در يمن و نه در سوريه با عربستان همراه نشد و به‌نوعي سياست‌هاي ايران در مورد اين دو بحران را در پيش گرفت.

* پيروزي حزب‌الله در عرصه داخلي لبنان
لبنان در سي ماه گذشته به‌دليل اختلافات داخلي با خلأ رئيس‌جمهور مواجه بوده است. گزينه‌ي مورد نظر حزب‌الله و به‌طور كلي ۸ مارس (حزب‌الله، جنبش امل و جريان آزاد ملي) ميشل عون بود كه سعد حريري به‌عنوان هم‌پيمان عربستان، مخالف اين گزينه بود و باعث ناكامي پارلمان در انتخاب رئيس‌جمهور شده بود. البته اين بحران سياسي بود و بيشتر به‌دليل بحران سوريه به وجود آمده بود. حريري به‌عنوان نماينده‌ي عربستان، آمريكا و فرانسه، به‌دنبال آن بود كه انتخاب رئيس‌جمهور را تا سقوط بشار اسد طول دهد، اما پيروزي‌هاي ارتش سوريه با كمك ايران، روسيه و حزب‌الله باعث شد كه تروريست‌ها در سوريه به‌تدريج عقب‌نشيني كنند. آن‌ها اكنون در مرزهاي شمالي مستقر هستند و اين به‌معناي آن است كه نقشه‌ي آمريكا و هم‌پيمانانش براي بركناري دولت قانوني سوريه شكست خورده است. به‌دنبال اين شكست، سعد حريري كه از لحاظ اقتصادي و سياسي فردي شكست‌خورده است، مجبور شد براي نجات خود در برابر گزينه‌ي حزب‌الله، شكست را قبول كند و از ميشل عون حمايت كند. ناصر قنديل، تحليلگر و كارشناس برجسته‌ي مسائل لبنان و منطقه، اعلام حمايت سعد الحريري از نامزدي ميشل عون در انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور را موفقيتي بزرگ براي حزب‌الله دانست و تأكيد كرد كه اين موفقيت را بايد همسنگ پيروزي حزب‌الله در جنگ ۳۳روزه با رژيم اشغالگر اسرائيل در جولاي ۲۰۰۶ ميلادي تلقي كرد.۴

* بازيگران جديد
در كنار اين تحولات، كنشگران جديدي در عرصه‌ي منطقه در حال به وجود آمدن هستند. شايد تا پيش از اين، آمريكا قدرت‌ پيش‌بيني اين مسئله را نداشت. نيروهاي حشد الشعبي در عراق، شكل‌گيري جبهه‌اي موسوم به مدافعان حرم از بسياري از كشورهاي منطقه براي دفاع از سوريه و افزايش قدرت و پايگاه اجتماعي انصارالله يمن، نشانه‌هاي واضحي از شكل‌گيري اين كنشگران جديد منطقه هستند؛ كنشگراني كه مدل عمل سياسي آنان به الگوي مبارزاتي و عمل سياسي انقلاب اسلامي شباهت‌هاي زيادي دارد و حتي مي‌توان آن‌ها را مولود انقلاب اسلامي دانست.

گزارش‌هاي محرمانه حاكي از آن است كه اسرائيل و عربستان همكاري‌هاي تنگاتنگ اطلاعاتي براي مقابله با حزب‌الله، انصارالله و حشد الشعبي دارند. براساس گزارش پايگاه فرانسوي «اينتليجنس‌آنلاين»، هم‌اكنون ده‌ها سال است كه روابط بين اسرائيل با عربستان و ساير كشورهاي خليج‌فارس به‌صورت محرمانه وجود دارد.


تا پيش از بيداري اسلامي، حزب‌الله لبنان و گروه‌هاي فلسطيني با پيروزي‌هاي خود در برابر اسرائيل، منطق جمهوري اسلامي در منطقه را، كه همانا حمايت از امنيت منطقه‌اي بود، بر اسرائيل تحميل مي‌كردند. تحولات سال‌هاي اخير، بازيگران جديدي را نيز به اين عرصه وارد كرده است كه كشورهاي غربي به‌شدت از آن‌ها هراس دارند. گزارش‌هاي محرمانه حاكي از آن است كه اسرائيل و عربستان همكاري‌هاي تنگاتنگ اطلاعاتي براي مقابله با حزب‌الله، انصارالله و حشد الشعبي دارند. براساس گزارش پايگاه فرانسوي «اينتليجنس‌آنلاين»، هم‌اكنون ده‌ها سال است كه روابط بين اسرائيل با عربستان و ساير كشورهاي خليج‌فارس به‌صورت محرمانه وجود دارد، ولي به نظر مي‌رسد كه پس از توافق هسته‌اي ايران، اين روابط در روند تقويت و آشكارسازي قرار گرفته است. براساس اطلاعاتي كه در اختيار سايت «اينتليجنس‌آنلاين» قرار گرفته است، عوامل سرويس اطلاعاتي سعودي (GPI)، كه مسئول همكاري اطلاعاتي با «موساد» و «امان» هستند، هم‌اكنون در بهترين شرايط خود قرار دارند. هرگز چنين همكاري فعالي بين دو رژيم در زمينه‌ي «تجزيه‌وتحليل اطلاعات»، «اطلاعات انساني» و «رهگيري تكنولوژيكي» (سايبر) در ارتباط با ايران و جنبش‌هايي همانند حزب‌الله، انصارالله و يگان‌هاي «حشد الشعبي»، وجود نداشته است. همكاري بدون محدوديت بين رياض و تلاويو، محركي براي سرويس‌هاي اطلاعاتي ساير كشورهاي عربي جهت ايجاد و توسعه‌ي ارتباط با اسرائيل است.۵ اين امر نشان‌دهنده‌ي ميزان تأثيرگذاري اين گروه‌هاست.

در مجموع مي‌توان گفت كه با بررسي روند يك دهه‌ي اخير مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه نظم مورد نظر آمريكا در منطقه، نه‌تنها از قدرت پيشين برخوردار نيست، بلكه در عرصه‌هاي مختلف در برابر منطق و نظم ايران، شكست خورده است. آمريكا اكنون به اين نتيجه رسيده است كه منطقه‌ي غرب آسيا تغيير كرده است و ايران را نمي‌توان در نظم جديد منطقه‌اي كنار گذاشت. شايد يكي از دلايل اينكه آمريكا سياست چرخش به شرق آسيا را انتخاب كرده است، به شكست سياست‌هاي منطقه‌اي اين كشور مرتبط باشد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.